Silence and blind not to see how

                                                         

                             

              

 



تاريخ : جمعه 30 فروردين 1398 | 3:8 | نویسنده : مطی |

          

گاهی شعر سراغم را میگیرد ٬ گاهی هوای تو



تفاوتی نمیکند ، هر دو ختم میشوید به دلتنگی من

          

          



تاريخ : دو شنبه 7 فروردين 1398 | 10:0 | نویسنده : مطی |

 نفسم :

هر چه باشی دوستت دارم

من این شب زنده داری را دوست دارم

من این پریشانی را دوست دارم

بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم

گذشت و دلم عاشق شد ، بیشتر گذشت و دلم دیوانه ات شد

من این دیوانگی را دوست دارم

چه بگویم از دلم ، چه بگویم از این روزها ، هر چه بگویم

این تکرار لحظه های با تو بودن را دوست دارم

بی قرارم ، ساختم با دوری ات ، نشستم به انتظار آمدنت ،

من این انتظارها و بی قراریها را دوست دارم

چونکه تو را دارم ، چون به عشق تو بی قرارم،

 به عشق تو نشسته ام در برابر غروب ،

این غروب را با تمام تلخی هایش دوست دارم

من این مهربانی هایت را دوست دارم ،

من این گرمای وجودت را نیز دوست دارم

بهانه هم بگیری برایم ، بهانه هایت را دوست دارم

من این اشکهایی که میریزد از چشمانم را دوست دارم ،

بی خیالی هایت را دوست دارم ،

اینکه نمیایی به دیدارم هم بماند،غرورت را نیز دوست دارم....

تو یک سو باشی و تمام غمهای دنیا هم همان سو،

من تو را با تمام غمهایت دوست دارم....

هر چه بگویی دوست دارم ، هر چه باشی دوست دارم ،

مرا دوست نداشته باشی ، من دوستت دارم

  من اینجا و آنجا همه جا را با تو دوست دارم....

من این شب زنده داری را دوست دارم

اگر با تو بودن خطا است و من گناهکار ،

من گناه کردن را با تو دوست دارم...

اشکهایم را که در می آوری نیز به حساب چشمانم

من این حساب اشتباه را دوست دارم....



تاريخ : سه شنبه 28 مرداد 1393 | 1:3 | نویسنده : مطی |

  

یعنی میشود روزی برسد

که بیایی

مرا در آغوش بگیری

بخواهم گله کنم

بگویی هیس...

همه کابوس هاا تمام شد...

در گوشم بگویی:

برای همیشه مال من شدی ...

 

 

یک سال پیش بوددقیقا

یه صبح مثل امروز

دقیقا هفت صبح شد

شروع دوستیمون

یه دوستی که دقیقا یه ماه و چهارده روز بعدش شد یه عشق

یه عشق که الان برام شده نفس

یه نفس که اگه یه لحظه نباشه منم نیستم

میدونم که میدونی چقد دوست دارم

میدونم که میدونی هر لحظم تو شدی

ولی می خوام بازم بگم

بگم که چشمات دنیامه

اغوشت آرامشمه

شونه هات تکیه گامه

دستات پناهمه

نفست نفسمه

باش

هر چند دور

هر چند کم

من

 با تو آرامشو گرفدم

 با تو زندگیو فهمیدم

همونجوری که عشقو با تو فهمیدم

دوست دارم

 

 

سالگرد دوستیمون مبارک ...

 

 

 

 

------------------------------------------------------------------------------------

          نظر ه نفسم ... الهی قوربونش بشم ...

         

لطفت همیشه شامل حالمه

اصلا تو خیلی فرق داری با همه

اجازه دادی به تو دل ببندم

تا فهمیدی به تو علاقه مندم

خودت دلیل این علاقه بودی

چه بد بودم روزایی که نبودی

نه آبرو داشتم نه عشق و میلی

تو خیلی با محبتی …تو…خیلی



مبارک ت باش ه زندگیم

http://holylove.ir

 

 


برچسب‌ها: سالگرد آشناییمون مبارک ,

تاريخ : چهار شنبه 23 بهمن 1392 | 12:49 | نویسنده : مطی |

تولد عشقمه   

 

چشمانت را باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبایت شد

زیبایی های دنیا از آمدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبایت

در آسمان دلم آفتابی شد.

دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازد ،همه زیبایی های

دنیا باآمدن تو می آید و اینگونه زندگی با تو زیبا میشود ،

اینگونه چشمانم با دیدن یکی مثل تو عاشق میشود

و امروز روز میلاد دوباره تو است ، در این هوا خورشید نیز در

لابه لای ابرها به انتظار دیدن تو است…

و این لحظه قشنگترین ساعت دنیاست ، و این ماه درخشانترین ماه دنیاست

که تو را درون تصویر نورانی اش میبیند

آمدی به دنیا و دنیا مات و مبهوت به تو مینگرد ، همه جا را سکوت

فرا گرفته تا خدا صدای تو را بشنود

صدای دلنشین تو در لحظه شکفتنت ، عطر حضورت فرا گرفته همه

زمین را…

تو یک رویایی که حقیقت داشتنت معرکه است ، داشتن یکی مثل تو

معجزه است ،امروز روز میلاد دوباره تو است و من خیلی خوشبختم

از اینکه مال منی…گرچه در رویای خودم.

جز این احساسات چیزی در دلم نمانده ، این هدیه تا آخر عمرم در دلم مانده

که دوستت دارم و قلبت این شعر عاشقانه را تا آخرش خوانده ….

شعری با عطر احساست ، به لطافت دستانت، به زیبایی چشمان نازت ،

هدیه من به تو در روز میلادت تویی قطره بارانم که گلستان کرده ای

باغ وجودم را و امروز یک روز مقدس است که مدتها

به انتظار آمدنش نشستم …

عشق من منتظرم بیایی  ،

و تو را محکم در آغوش بگیرم ...همون آغوش هایی که هردویمان دوستش داریم....

تا بگویم دوستت دارم و بگیرم دستانت را ،

ببوسم پیشانی نازنینت را، تا احساسم را به تو هدیه دهم و تبریک بگویم روز تولدت را….

تولدت مبارک نازنینم

 



تاريخ : سه شنبه 16 دی 1392 | 23:59 | نویسنده : مطی |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد
.: Weblog Themes By RoozGozar.com :.

  • قالب وبلاگ
  • اس ام اس
  • گالری عکس