اگر دیوانگی نیست پس چیست؟؟؟

وقتی در این دنیای به این بزرگی...

دلت فقط هوای یک نفر را میکند...

 



تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 17:38 | نویسنده : مطی |

 

ساعت اتاق را خوابانده ام!

بی کوک ...بدون باطری...

تا حتی هوس یک ثانیه حرکت هم

به سرش نزند...!

گور پدر دقایق!

بی تو بودن شمارش نمیخواهد.....

 

 



تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 17:25 | نویسنده : مطی |

 

ﺁﺩﻣـﺎﯼ ﺩﻟﺘــــــــــﻨﮓ ...

ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﻭ ﻣﯿﺨﻨﺪﻧﺪ

ﯾﻬﻮ ﺳﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻭﻧﻨﺪ ﺍﻭﻧﻮﺭﯼ ...

ﯾﮑﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﺸﻦ ...

ﯾﻮﺍﺵ ﯾﻮﺍﺵ ﭼﺸﺎﺷــــــﻮﻥ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷـــــــﮏ ﻣﯿﺸﻪ.......

 



تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 16:44 | نویسنده : مطی |

 

کل دنیا را هم که داشته باشی...

باز هم دلت میخواهد...

بعضی وقت ها ...فقط بعضی وقت ها...

برای یک لحظه هم که شده

همه ی دنیای یک نفر باشی...!

 



تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 16:0 | نویسنده : مطی |

زنانه دل ببند

مردانه بمان

و

کودکانه ابراز کن

که دوام عشق را راه دیگری نخواهد بود...

 



تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 15:50 | نویسنده : مطی |

 

ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﯽ

ﺍﻭ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻗﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻳﺎﻓﺘـــــــ …

ﻧـــﻩ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺍﺭ ﻭ ﻧــــﻩ ﺩﺭﻭﻏﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺟﯿﻪ...

 



تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1391 | 14:43 | نویسنده : مطی |

 

چقدر اینجوری بخوابی خوبه!!!...

خوابی از خستگی داری میمیری...

اما بخاطرش بیداربودن گیج رو تحمل میکنی...

نمیخوابی چون میدونی تنهاست...

چون دوست نداری تنها بیدار باشه...

بیدارمیمونی چون نگرانشی که نکنه ناراحت بشه....

 



تاريخ : جمعه 25 اسفند 1391 | 20:28 | نویسنده : مطی |

ببینمت گونه هایت خیس است

باز با این رفیق نابابت

نامش چه بود هان؟

باران

باز با باران قدم زدی

هزار بار نگفتم

باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها

همدم خوبی نیس برای دردها



تاريخ : چهار شنبه 16 اسفند 1391 | 1:10 | نویسنده : مطی |

 

گاهی وقت ها

ی نفر فقط ی نفر

باعث میشه که حس کنی

چیزی که تورو روی زمین نگه داشته

جاذبه زمین نیست

 



تاريخ : چهار شنبه 16 اسفند 1391 | 1:7 | نویسنده : مطی |

 

چای مینوشی حتی اگر دستانش را به دست نگرفته ای..... و او هیچ گاه نمیفهمد من در آرزوی دستهایت طعمی جز اشک را نچشیده ام.... که به قهوه های شبانه پناه میبرم....حتی اگر چشمانش خیره به تو نمانده باشد!حتی اگر نیم نگاهی از دایره زلال چشمهایت خرجش نکنی .....چشمهایم از حسادت ترک میخورند میشکنند میریزند بی اختیار میبارد.....وهنوز یاد نگرفته ام چشم به داشته های کسی ندوزم که وصله ی تن مرا شکافته و از آن خود کرده.........

 

 



تاريخ : چهار شنبه 16 اسفند 1391 | 1:2 | نویسنده : مطی |
.: Weblog Themes By RoozGozar.com :.

  • قالب وبلاگ
  • اس ام اس
  • گالری عکس